نویسنده: حشمت بهزاد، روزنامه‌نگار

تا چند ساعت دیگر فرار رئیس جمهور غنی و حاکمیت رژیم سیاه طالبان در افغانستان یک‌ساله می‌شود.

هرچند افغانستان در سال‌های پسین از بعد ثبات سیاسی و اقتصادی گام‌های متزلزل و ناسنجیده‌یی داشته و برداشته است، اما با آن هم با فرار غنی و روی کار آمدن حکومت طالبان، میزان بیکاری و فقر رشد سرسام آوری داشته و بحران اقتصادی شعله ور شده است. در زمان حاکمیت طالبان، میانگین درآمد یک سوم کاهش داشته و برعکس نرخ کالاهای اولیه در بازار به گونۀ بی‌پیشینه‌ای افزایش یافته است.

با روی کار آمدن نظام طالبان در افغانستان، فقر و تنگدستی همزمان با نرخ بلند بیکاری مردم را بیشتر از هرزمانی زمین گیر کرده و حتا شماری از باشندگان پایتخت و ولایات به خاطر زنده ماندن اعضای خانواده‌شان برخی فرزندان‌شان را به فروش گذاشتند و برخی دیگر هم با تیکه‌های نان قاق شب و روزشان را سپری کردند.

گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل نشان می‌دهد که بیش از 24 میلیون شهروند افغانستان با فقر شدید دست و پنجه نرم می‌کنند. بیچارگی و درماندگی طیف زیادی از مردم، راوی رقم درشت آن است. فروشندگان تیکه‌های نان قاق روایت می‌کنند که اکثر مردم نان قاق با بهای ناچیز از آنان خریداری کرده و با آب نوش جان می‌کنند.

هرچند نشر نوارهای تصویری و بگو مگوهایی چرایی واگذاری و سقوط ولایات یکی پس از دیگری به دست طالبان، معاملۀ ننگین و تاریخی سران نظام را با طالبان از پس پرده بیرون کرده بود، اما با آن هم مردم انتظار سقوط شتابان کابل که در آن اضافه از وزارت داخله و دفاع، دستگاه استخبارات و امنیت و ده‌ها پایگاه سیاسی کشورهای تراز نخست جهان موقعیت داشت، نداشتند.

نشر و باز نشر نوارهایی از سربازان و فرزندان واقعی افغانستان که ناگزیر به گذاشتن سلاح شان به زمین شده بودند، نشان می‌داد که روحیۀ جنگ و امکانات جنگی وجود دارد، اما فرمان چیز دیگری ست. این که این فرمان از کجا؟ چرا و چگونه صادر شده بود، تاکنون نزد بیشتر مردم در حالتی از ابهام قرار دارد.

پس از این معاملۀ ننگین، در کنار فروپاشی نظام، دست‌آوردهای دو دهۀ پسین از جمله آزادی بیان و رسانه‌ها، نهادهای جامعۀ مدنی و حق تحصیل دختران که در اکثر نشست‌های صلح از آن به عنوان خط قرمز یاد می‌شد، همچنان با خاک یک‌سان شدند.

طالبان در نخستین لحظات ورودشان به کابل -مطابق به ادعای یک ‌تن‌ از اعضای رهبری این گروه که آمار تک‌تک‌ روزنامه‌نگاران را دارند و سرفرصت با هر کدام محاسبه خواهند کرد- شروع کردند به تعقیب، به بند کشیدن و ربودن خبرنگاران در کابل.

آنچه بر روزنامه نگاران گذشت؟

هرچند روی کار آمدن و حاکمیت طالبان، فعالیت آزاد رسانه‌ها به ویژه خبرنگاران را تحت شعاع قرار داده‌ و این طیف را به گونه‌ای منزوی کرده است، اما با آن‌هم شماری از سربازان آزادی بیان و سنگرهای اطلاع رسانی با پذیرش شلاق و حتا میلۀ تفنگ و گاهی هم زندان، میدان را ترک نکرده و تا این دم که ما در آستانۀ یک ساله‌گی حضور طالبان در افغانستان قرار داریم، مبارزه دارنٍد.

رخ دیگر سکۀ سنگر آزادی بیان و اطلاع رسانی، حالت خفقان و پر از یأس و ناامیدی رسانه‌هایی است که در بیست سال پسین لنگان لنگان موج سواری کرده و فعالیت داشتند. اما با روی کار آمدن طالبان، برخی از این رسانه‌ها به آتش کشیده شدند، برخی هم به تاراج رفت و شماری دیگر از فعالیت باز مانده اند.

در این مدت دست کم 300 رسانۀ تصویری، صوتی و نوشتاری در کل افغانستان از نشرات باز مانده و حدود 6 هزار خبرنگار و کارمند رسانه‌یی همچنان از کار بیکار شده اند. در کنار این جفا، آنچه بیشتر دردآور است، آمار تکان دهندۀ از ناپدید شدند، تهدید، لت‌وکوب و حتا زندانی شدن ده‌ها‌ خبرنگار چیره دست می‌باشد.

بر اساس آمار رسمی نهادهای حامی خبرنگاران، این گروه در یازده ماه حاکمیت‌اش درافغانستان 95 خبرنگار را به اتهام و بهانه‌های نا روشن در ولایت‌های مختلف زندانی کرده است.

به اشتراک بگذارید

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *