با گذشت یک سال از فروپاشی نظامی که بیست سال برای آن جامعه جهانی کمک کرد؛ اما حالا باید دوباره از صفر شروع کرد. این فروپاشی بیشتر ازهر چیزی دیگر، بر روند آموزش تأثیر گذاشته است؛ ازمحروم شدن دختران تا کمبود استاد درمکاتب پسرانه.
در این گزارش با سی منبع که اکثریت آنان دانش آموزان و استادان مکاتب دولتی بوده است؛ صحبت شده و از وضعیت آموزش مکاتب پسرانه زیر حاکمیت طالبان بیان کردند.
شهر کابل، یکی از شهرهای مهم معارف کشور است؛ ونیز در دو دهه گذشته میلیون‌ها دالر برای رشد معارف در پایتخت افغانستان به مصرف رسیده است. اما امروزه معارف این شهر، بعد از تحولات یک سال پسین در چه سطع قرار دارد؟ در این گزارش تحقیقی به این پرسش پرداخته خواهد شد.
رسانه مهر نیوز از یک استاد در مکتب حکیم ناصر خسروی بلخی از وضعیت آموزش در این مکتب پرسیده است؟
شادمحمد چهل چهار سال سن دارد. او می گوید، نزدیک به بیست سال در چند مکتب شهر کابل مصروف آموزش بوده است؛ اما برای بار اول است، که وضعیت آموزش مکاتب را در بدترین شرایط می بیند.
این استاد مکتب حکیم ناصر خسرو بلخی می گوید، دانش آموزان انگیزه‌ی برای فراگیری آموزش و آینده شان ندارند.” درگذشته در هر صنف بیش از چهل متعلم درس می خواند، اما حالا درهرصنف شاید ده و در نهایت دوازده متعلم حاضر باشند؛ آنها هم برای گذراندن وقت شان واین که غیر حاضر نشوند و از مکتب منفک نشوند به مکتب می آیند”.
یکی از استادان دیگر این مکتب، در پرسش رسانه مهر نیوز، اینکه چه چالش‌ها بر سر آموزش پسران در این مکتب وجود دارد؟ می گوید جدا از اینکه دانش آموزان پسر، امیدی به آینده ندارند، بعد از فروپاشی نظام، چالش‌ها بر آموزش پسران تا سه برابر افزایش یافته است. او می گوید صنف های مکاتب پسرانه نسبت به گذشته از دانش آموزان پسر خالی اند. واین وضعیت او را بسیار آزار می دهد.
عبدالله با نام مستعار، یکی دیگر از استادان مکتب امانی کابل است؛ این استاد مکتب امانی می گوید اکثریت شاگردان، این مکتب به دلیل فقر و تنگ دستی مکتب را رها کردند؛ و یا قاچاق به کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان و ترکیه برای کار رفتند. ویا هم در جاده های کابل دست فروشی می کنند. این استاد نامی ازچند شاگردش گرفت، و گفت” خیرالله که شاگرد من بود، بعد ازسقوط حکومت، به ایران کار کردن رفت. و حالا با چند تن از دوستانش در یکی از شرکت های ساختمانی در ایران مصروف کار شاقه است”. این استاد از شاگرد دیگرش نیز نام برد، که مکتب را رها کرده، و درجاده‌های کابل کلاه‌ی کندهاری می فروشد. او در ادامه افزود” فرهاد شاگرد دیگرم است، که صنف ده مکتب امانی بود، اما بعد از آن که حکومت سقوط کرد؛ پدرش کار خود را از دست داد. و دیگر هیچ عایدی نداشتن. پدرش توانایی کارهای سخت را نداشت اما فرهاد مجبور شد؛ مکتب را ایلا کند و حالا در جاده های کابل کلاه‌ی کندهای می فروشد”.


احمدیار دوازده سال، در مکتب استقلال کابل استاد بوده است؛ او نیز در این گفتگو می گوید؛ صنف های آموزشی این مکتب پسرانه خالی از دانش آموز شده است. وی در ادامه می گوید “در گذشته شاگردان با شوق و علاقه بسیار زیاد به صنف ها می آمدند؛ و درس می خواندن اما حالا با وجود که صنف ها خالی از شاگردان شده است؛ تعداد اندکی هم به نا امیدی به صنف می آیند، چون آینده ناروشن را می بینند”.


این استاد اما می گوید “معاش معلمان به وقتش پرداخت نمیشود، و استادان به همین دلیل گاهی به مکتب می آیند و گاهی حتا شماری از همکارانش کارهای پیشه آزاد در بازار ایجاد کردند”. او در ادامه می گوید، “که یکی از همکارانش در کراچی میوه فروشی دارد؛ و در جاده های کابل میوه می فروشد. چون به باور او معاش معلمان به وقتش پرداخت نمیشود و نیز معاشی که دریافت میکنند؛ مصرف روزمره‌اش را تأمین نمیکند”.
گروهی از کودکان در یکی از جاده های کابل مصروف کارهای شاقه اند؛ زبیر یکی از این کودکان است؛ این کودک در گفتگو به مهر نیوز می گوید؛ تاچند ماه پیش به مکتبی در محله شان میرفت؛ اما بعد از آن که در خانه‌اش نانی برای خوردن نداشت؛ تصمیم گرفت مکتب را رها کند. و برای پیدا کردن نان به جاده ها کار شاقه کند. زبیر می گوید در این گروه تمامی این کودکان مکتب نمی بروند.
طاهر یکی دیگر از دانش‌آموزان مکتب حکیم ناصر خسرو بلخی به مهر نیوز می گوید؛ که به این مکتب تا نه‌ود درصد دانش آموزان کتاب و مواد درسی را در اختیار ندارند. او در ادامه می گوید. “در صنف ما از چهار ساعت درسی تنها در یک ساعت استاد می آید بقیه ساعت‌ها دانش آموزان بی‌کار استند و گاهی در صنف باهم مشغول بازی‌های الکترونیکی استند”. او در ادامه می گوید گاهی دانش آموزان صنف‌های یازده و دوازده این مکتب شاگردان صنف های پایین تر را تدریس می کنند.
در همین حال، یکی از استادان این مکتب، که نمی خواهد نامی از او در این گزارش برده شود؛ می گوید استادان زن مکتب حکیم ناصر خسرو بلخی برکنار شدند. و به‌جای آنان افراد دیگر که تحصیلات عالی ندارند گماشته شده است.

به اشتراک بگذارید

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *